عصرانه
جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۴۵ ب.ظ
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داریی! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
بسم الله....
یا بهار با من جز به بدی تا نمی کند یا..... باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی....
سلام دوست مهربانم. خیلی گشتم تا پیدایت کنم. دستهای استجابت من به راههای آسمان که بسته است ولی کاش... اقلش این روزهای به ظاهر بهاری در دل تو تحولی کند آسمانی....
التماس دعا. یا علی مدد.....