سجاده خاکـــــــــی

سبکبار باشید تا برسید...

سجاده خاکـــــــــی

سبکبار باشید تا برسید...

مشخصات بلاگ
سجاده خاکـــــــــی



به باد حادثه بالم اگر شکست،چه باک؟
خوشا پریدن با این شکسته بالی ها...

هم سایه ها

۲ مطلب با موضوع «نان ،اب،کتاب» ثبت شده است



امروز کتابخانه کوچیکم را گشتی زدم. چندتایی کتاب در موضوعات مختلف پیدا کردم که هرکدام یادآور خاطرات خوبی برایم بودند.
این روزها که محفل عزاداری ها گرمه، چه خوبه که کمی هم روی بصیرت مون کار کنیم و فقط به سخنرانی های پای منابر که متاستفانه اغلب عامی ونقل هایی تکراری هستند اکتفا نکنیم. خودم را عرض میکنم.

درادامه چندتا کتاب که مطالعه کردم و دوست شان دارم  معرفی میکنم.

کتاب آه ( بازخوانی مقتل حسین ابن علی (ع) )
ویرایش یاسین حجازی


تصویر سازی عینی از واقعه کرب وبلا از قبل تا بعد از آن... گفت وشنود های تاریخی ،معرفی شخصیت ها و خیر وشر با کلام وتصویر ، بیان وقایع تاریخی بصورتی که حس میکنی در آن زمان هستی و...
از دسته کتاب های مقتل ؛بازخوانی ترجمه‌ی کتاب «نفس‌المهموم» مرحوم حاج شیخ عباس قمی به ویرایش یاسین حجازی نویسنده ونمایشنامه نویس جوان


اشک باید رازدار باشد.
باید ها ونبایدهای عزاداری(توصیه های رهبر معظم انقلاب به عزاداران)

از دست کتاب های دانشجو.
ایشان در قالب بیان این نکته که انسان سازی هدف این تبلیغ است می فرمایند؛
هریک از سه عنصر عاطفه منطق وحماسه باید در تبلیغ ما نقش داشته باشد. هم صرف پرداختن به عاطفه وفراموش کردن جنبه ی منطق وغقل که درماجرای حسین بن علی (ع) نهفته است، کوچک کردن حادثه است ، هم فراموش کردن جنبه ی حماسه وعزت ،ناقص کردن این حادثه ی عظیم وشکستن یک جوهر گرانبهاست.


مهدی شجاعی دیگر معرفی نمی خواهد. کتاب هایش آشناست. آشنای لحظه های ناب احساسی که گره میخورد به درک وشعورت بی آنکه خودت بخواهی...
از دیار حبیب ؛
روایت مردی که خود درکتاب می گوید:
 آی دشمن!من حبیب ام و پدرم مظهر است. یل بی نظیر نبردم و یکه تاز میدان جنگم، شما اگر چه زیاد ومجهزید ، اما همه تان سیاهی لشکرید وما اگرچه کمیم ما مردیم.
با وفا وصفاییم. استوار و شکیبایم. ما حقانیت آشکاریم و تقوای روشنیم وشما باطل محضید.

سقای آب وادب ؛
در ده باب ،از عباس سخن می گوید تا علمدار را معرفی کند.
عباس از علی شروع می شود ؛
تورا برای همین روز می خواستم عباس؛ ناز بازوان تو! حالا بدان که چرا در ابتدای ورودت به این جهان بر دست ها وبازوان تو بوسه می زدم و سر انگشتانت را به آب دیده می شستم.
باب عباس عباس که می شود نزاع بین دل ،لب و آب برای آنی شکل می گیرد تا عباس را عباس تر کند.
عباس فاطمه بی نظیرترین صحنه عاشقانه دنیاست. برادر جان میدهد برای برادر در پیشگاه مادر...
باری کتاب از عباسی می گوید که همواره " کاشف الکرب عن وجه الحسین " بود. علمدار بود وماند.
آفتاب درحجاب؛
گفتم استاد یه کتاب خوب که به دوستم هدیه بدهم.
گفت آفتاب در حجاب...
کتاب پرتو پرتو از قافله سالار عشق وصبر ومعرفت،از حسین در آینه تانیث،از زینب کبری می گوید.
از آنجا که مردانه پای مرگ مادر می ایستد و پناهگاه دل شکسته پدر میشود.
از سنگ صبور حسن بودن، مادر حسین بودن،پرستار تن رنجور سجاد بودن، عمه ولی همه کس بودن، از شاهد داغ خرابه بودن، از همه چی او می گوید.
تا آنگاه که استکبار باطل زمان را با علی بودنش رسوا ساخت . از رسول بودنش می گوید...


زیارت عاشورا ( اتحاد روحانی با امام حسین)؛
کم حجم و روان از استاد اصغر طاهرزاده

کتاب هایش را دوست دارم. همیشه منبع اطلاعاتی خوبی برایم بودند.
همیشه من باب زیارت عاشورا و عنایات بسیار آن برایم سوال وجود داشت. گاهی هم سوال های ناجور ذهنم را قلقلک میداد. خصوصا دربرابر سوالات فتنه انگیز برخی اطرافیان...
این کتاب به خیلی سوالهایم پاسخ داد.
درجایی می گوید ؛روشن است که لعن گفتن مقوله ای متفاوت از ناسزاگفتن وفحش دادن است،فحش دادن شان یک مسلمان نیست...لعن گفتن  یک نوع بیزاری جستن از ظلم و ظالم وفاصله گرفتن از راه سپاه اهل باطل وموجب قرب به جهبه ی امام حسین (ع) می شود...

فتح خون؛
کتاب های آوینی کتابهای گرانی است. البته آن زمان ها اینطور میگفتن. الان که قیمت کاغذ هم از جان آدمی گرانتر شده را نمیدانم...
 کتابهایش هم مثل خودش جلوتر از زمانه می روند ودر پی یک گمشده...
فتح خون روایت متفاوت از کرب وبلاست آن هم از زبان راوی کرب وبلای جهبه های حق علیه باطل ...

حماسه حسینی 1-2
از استاد شهید مطهری ،بزرگ متفکر زمان

کتاب های استاد همیشه حکم یک راهنمای تمام عیار را برایم دارند.
میخوانم و بزرگ وتربیت میشوم.
هرچه میخواهی بدانی ازقبل وبعد قیام حسین ،از آثار و شعائر آن، از علل و زمینه های بروز،
از اهداف ونتایج وخلاصه از عاشوراهای زمان حال و درنهایت گفتمان حسینی؛ میتوانی دراین کتاب به آن دست یابی.



  • میم.اعشا

نوشتن همچین پستی اونم وقتی همه جارا تب انتخابات فراگرفته، کمی بی معنیه! البته شاید!

شاید چون برای خودم مردی در تبعید ابدی علاوه بر  لذت بخش ومفید بودن ، بسیار با معنی بود!


بگذارید از زیباترین و هیجان انگیزترین قسمت کتاب شروع کنم. از میدان محاکمه ملاصدرا...


گفت: ملاصدرای شیرازی! شمارابه کفر و زندقه متهم کرده اند. پاسخی منطقی و مطلوب ارائه دهید.

ملا، باآن صدای گرم و رسا، اشهد خویش را بگفت، وآنگاه بر سر "علی ولی خداوندست" تاکیدی ویژه ی نهاد.

-مسلمانم. به خدای یگانه ایمان دارم وبه کتاب آسمانی قرآن کریم که کلام خداست. از پیروان ائمه اطهار ومعصومانم. به ظهور دوباره ی امام آخرین، معتقدم وبه ریشه کن شدن ظلم و زور وبه روز قیامت و...

- اثبات کنید!

- اثبات کردنی نیست ملا! اگر بخواهند بپذیرند، در همین حد می پذیرند. وبسیار کم ازاین هم می پذیرند. اگر نخواهند ،هزاربار بیش ازاین راهم نمی پذیرند. انکار ،دیوار ندارد؛ ظلم وناسپاسی هم!

کافران ومشرکان ،خویشتن را کافر ومشرک نمی نامند بلکه ما موحدین را " دیوانه ی شیفته ی وهم " می خوانند. این بلا را بر سر پیامبر ما و گروه بزرگی از پیروان او نیز آورده اند؛مان یز پیرویم و شیعه همان راه...

- حد جواب نگه دارید! اینجا ، شما را برای موعظه نخواسته اند!

حد پرسش نگاه دارید ملا! دراینجا هیچ غریبه نمی بینم تا احتیاج به ریا باشد.

اگر تعهد به گردن زدنم دارید، هیچ نیازی به اثبات گنهکاری وشرک و الحاد بنده نیست! بزنید و آسوده شوید. که مانیز آسوده خواهیم شد به خدای کعبه سوگند!


کتاب مردی در تبعید ابدی درباره زندگینامه حکیم  و فیلسوف شیعه ،ملاصدرای شیرازی است.
از روزگاران قدیم میان استدلالیون (فلاسفه) و اهل دل (عرفا) دعوا بر سر راه رسیدن به خدا وجود داشت. «ملاصدرای شیرازی» یا همان «محمد» صمیمی کتاب مردی در تبعید ابدی، کسی است که راه بینابینی را برگزید. راهی که دل می رود و عقل می پذیرد.

ملاصدرا برای رسیدن به کمال و رستگاری در کنار پایبندی به فرایض دیدن واحکام واجب آن، سیر سلوک و عرفان را نیز برای دستیابی به حقیقت دین ضروری می دانست.

خیلی وقت بود که داستانی به این گیرایی نخوانده بودم. این کتای نوشته مرحوم نادر ابراهیمی ،داستان نویس معاصر ایرانی است. مردی دنیادیده ، هنرمند و ورزشکار!
بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم-ابن مشغله- یک عاشقانه آرام-آتشْ بدون دود -از جمله ده ها کتابی است که ابراهیمی نوشته است.


.....

-پسرجان!این حرف ها چیست که می زنی؟ اگر بجای من نشسته ای ،سخن مرا بگو که سخن قدماست و بزرگان و محققان قبل از ما. ابداع ، چرا میکنی پسرجان؟

- حضرت استاد! قدمای عقلا هیچ یک مصر نبودند براینکه آنچه می گویند ، مسلم مطلق است. جز کلا خدا وآنچه پیامبران وائمه اطهار به فرمان خدا گفته اند، سخنی نیست که نتوان تغییر داد واصلاحش کرد!

- جوان! با این اعتقادات مخرب که داری، به کار ما نمی آیی. از محضر ما برو! برو برای همیشه!

یا ما کمیم برای تو ، یا تو گنگی برای ما!

- ما کمیم برای جهان، گنگیم برای همگان! چه فرقی میکند که کجا باشیم؟ اصل آنست که تا هستیم، درجایی باشیم. ما درد سیلابیم، شما سیل بندی برای ما. به خفت نرانیدمان و به ذلت گرفتارمان نکنید. تحمل مان کنید تا شاید در پناه شما نقص برخی از سخنان قدما را برطرف کنیم و ذره یی بر کوه، قطره یی بر دریا بیفزاییم.


باشد که مقبول افتد.

والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود

آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست


زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول

آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست


دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما

گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست


یک دست جام باده و یک دست جعد یار

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

  • میم.اعشا